بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 16
(تا به حال چندین بار این متن را ویرایش و برخی توضیحات دیگر را اضافه کردم تا سوء برداشت کمتر شود.قبل از هر ایراد و انتقادی لطفاً متن رو کامل تا آخر بخونید تا سوءتفاهم نشه)
در آستانه هفته بسیج متوجه سرودی از صدا و سیما شدم که توسط حاج صادق آهنگران خوانده می شد و همزمان تصاویری از دفاع مقدّس 8 ساله و صحنه های اعزام بسیجیان به جبهه های حق علیه باطل پخش می شد.
ولی چیزی که باعث تعجب بود این بود که در این سرود به کرّات کلمات "وطنم"، "سرزمین من" و" ایران" فارغ از انگیزه های مقدسی که توسط حاج صادق ترویج می شد استعمال شده بود و ترجیع بند آزار دهنده و ناهمگون با صحنه هایی که پخش می شد هم این بود: "جانم، طپشم، سخنم، باشد وطنم وطنم"
حاج صادق! شایسته شما نیست که فقط روی ملی گرایی صرف زوم کنید. اگر شما یک خواننده تازه به دوران رسیده بودید جای تعجب و گلایه نبود ولی شما که خودتان هنگام اعزام بسیجیان سرودهای حماسی برایشان می خواندی، کجا و کی کلمات "وطنم"، "سرزمین من" و" ایران" را فارغ از دغدغه های آرمانی بسیجیان استعمال کردی که حالا به نمایندگی از فرزندان روح الله ادعا می کنید "جانم، طپشم، سخنم، باشد وطنم وطنم"؟!
من منکر حب وطن نیستم که حب الوطن من الایمان ولی آیا باید برای شما هم مانند یک جوانی که در دوران دفاع مقدس یا پس از آن تازه به دنیا آمده استدلال بیاوریم که حب سرزمین به تنهایی شرافتی ندارد، چون حیوانات هم از قلمروی خود دفاع می کنند بلکه شرافت و کرامت ما به داشتن انگیزه های اسلامی و حسینی است؟
آیا باید برای شما هم مانند یک جوان دانشجویی که از وطن پرستی می گوید و انگیزه های الهی و حسینی رزمندگان اسلام را مسخره می کند بحث کنیم و ارزش و نقش انگیزه های الهی و حسینی در حفاظت و حراست از این سرزمین را بازگو کنیم؟
آیا باید برای شما هم بگوییم که پرتوی این انگیزه های مقدّس آنقدر تلألو و درخشندگی داشت که دیگر انگیزه های وطنی و ملّی در مقابلش روشنایی و کارایی و برانگیزانندگی نداشتند؟
دوران نوجوانی ام را یادم نرفته که هر وقت سرودهای شما از صدا و سیما پخش می شد می دویدم نوار کاست خالی پیدا می کردم و آن ها را ضبط می کردم:
یاران و انصارت عازم به پیکارند صاحب زمان مهدی(عج)
کاروان الهی برپا، تازه شد نهضت عاشورا
ای جان نثاران حسین یارتان، صاحب زمان هست نگهدارتان
اسلام اگر بیند خطر جان را نثارش می کنم
... نوار دعای کمیلی را که شما در مسجد شهر فاو خواندید هنوز دارم. یادتان هست اول دعا چه خاطره ای را بازگو کردید؟ گفتید شب عملیات وقتی غواص ها از زیر قرآن رد می شدند، یکی از غواص ها رو به برادر روحانی کرد و گفت:«باید فردای قیامت شهادت بدهی که من فقط به خاطر این قرآن به جبهه آمدم».
حالا چه شده که صحنه های اعزام رزمندگان اسلام را نشان می دهند و شما می خوانید: "جانم، طپشم، سخنم، باشد وطنم وطنم"؟! چرا تاریخ پرافتخاری را که خودتان خلق کردید تحریف می کنید؟!
شما مرا می شناسید و می دانید چقدر به شما ارادت دارم ولی ما از شما انتظار داریم همچنان برانگیزاننده انگیزه های الهی و حسینی این ملت رشید باشید و ترویج صرف روحیه میهن دوستی و حب وطن را به دیگران واگذار کنید و آلت دست مسؤولان غافل و برنامه ریزان فاقد دید استراتژیکی قرار نگیرید.
ما از شما توقع داریم اگر از حب وطن می گویید، بگویید که این وطن را به چه خاطر دوست داریم و ارزش و قداست این سرزمین به چیست و به نحو اغراق آمیزی روی حب سرزمین صرف تکیه نکنید.(گرچه تصاویر روی سرود نشان می داد ارزش و قداست این سرزمین به چیست، ولی خود سرود هم باید مرزبندی ها را شفاف کند تا دیگران نتوانند با انتخاب تصاویری دیگر پیام سرود را دگرگون کنند)
ما بیش از این از شما انتظار داریم که شأن و سابقه خود را همواره در نظر بگیرید و نقش خود را در غفلت زدایی و رفع سکر و تخدیر از جامعه اسلامی ایفا کنید. جامعه ای که قرار است مسیر تاریخ را عوض کند، بساط ظلم مستکبران عالم را برچیند و زمینه را برای ظهور یگانه منجی عالم بشریت فراهم کند.
امیدوارم از دست حقیر دلخور نشوید و بیشتر بگذارید به حساب اینکه "به در گفتم تا بشنوند دیوارها".
إن شاء الله با ظهور آقا(عج) بخوانید: ای لشگر صاحب زمان! آماده باش، آماده باش.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک